قصاص دختر باکره جایز است یا نه؟
یکی از انواع مجازات در حقوق کشورمان قصاص میباشد. قصاص مجازات جنایتهای عمدی است که نسبت به نفس، اعضای بدن یا منافع آن وارد میگردد. مجازات قصاص نسبت به کلیه مرتکبین جنایات عمدی از جمله دختران باکره اعمال میگردد. سؤالات بسیاری در خصوص قصاص دختر باکره در اذهان مردم جامعه مطرح میشود. تصور جامعه بر این است که برای قصاص دختر باکره شرایط ضوابط خاصی وجود دارد که آگاهی از آن اهمیت دارد. در ادامه این مطلب به موضوع حکم قصاص دختر باکره در قانون ایران و شرع اسلام خواهیم پرداخت.
حکم قصاص دختر باکره چیست ؟
پیش از پاسخ به این پرسش که حکم قصاص دختر باکره چیست؟ بهتر است مقدماتی در خصوص حکم قصاص شرح دهیم. قانون مجازات اسلامی در ماده 14 مجازاتها را به 4 دسته تقسیم مینماید. این 4 دسته شامل حد، دیه، قصاص و تعزیر میشود. مجازات قصاص، مجازات اصلی جنایات عمدی است. جنایات عمدی که بر جان دیگری، اعضای بدن و منافع آن وارد گردد.
بنابراین اگر فردی مرتکب جنایت عمدی نسبت به جان، اعضای بدن یا منافع اعضای بدن دیگری شود. به تناسب جنایت به قصاص نفس یعنی اعدام و یا قصاص عضو محکوم میگردد. جز آنکه دادگاه مطابق شرایط موجود به شیوه دیگری حکم صادر کند. یکی از مواردی که در خصوص قصاص دختر باکره اذهان عمومی را درگیر کرده است مسئله قصاص نفس یا همان اعدام دختر باکره است. مزدم تصور میکنند که مطابق قانون و شرع اسلام امکان اعدام دختر باکره وجود ندارد. بنابراین میتوانیم از دو جنبه مسئله قصاص نفس دختر باکره مورد بررسی قرار دهیم. اول حکم قصاص نفس دختر باکره در اسلام و دوم حکم قصاص نفس دختر باکره در قانون ایران که در ادامه به هر دو این موارد خواهیم پرداخت.
برای اطلاع از نحوه اجرای انواع اعدام کلیک کنید.
قصاص نفس دختر باکره در اسلام
حکم قصاص نفس یا اعدام دختر باکره در اسلام چیست؟ در دین اسلام ممنوعیتی برای اعدام دختر باکره وجود ندارد. بر اساس احکام اسلام اعدام دختر باکره تفاوتی با اعدام سایر افراد ندارد. یعنی شرایط و ضوابط و احکام آن مانند سایر اعدامها است. و شرط ویژهای برای آن تعریفنشده است.
عموم مردم تصور میکنند که دختر باکره بر اساس شرع اسلام نباید اعدام شود. جز آنکه پیش از اعدام صیغه گردد. اما این یک تصور غلط است. در شرع و قوانین اسلامی هیچ لزومی برای صیغه نمودن دختر باکره جهت اجرای حکم اعدام وجود ندارد. لذا چنانچه دختر باکره مرتکب جنایاتی شود. و حکم این جنایت اعدام باشد با همان حالت باکره مجازات اعدام برای او اعمال میشود. و این اقدام منافاتی با شرع اسلام ندارد.
قصاص نفس دختر باکره در قانون
پیشتر در خصوص حکم قصاص نفس دختر باکره در اسلام صحبت کردیم. و شرح دادیم که در اسلام ممنوعیتی برای قصاص نفس دختر باکره وجود ندارد. و اگر دختر باکرهای مرتکب جنایت عمدی بر جان دیگری شود مانند سایر افراد به حکم اعدام محکوم میشود و این حکم نیز بدون مانع برای دختر باکره اجرا میگردد. اما حکم قصاص نفس دختر باکره در قانون ایران چیست؟ آیا شرایط ویژهای دارد؟
همانطور که در مطالب قبلی ذکر کردیم قصاص یکی از انواع مجازات در قانون ایران محسوب میشود. که این مجازات نسب به جنایات عمدی وارده بر جان و اعضای دیگری اعمال میگردد. نکته مهم برای اعمال مجازات قصاص این است که جنایت بر جان و اعضای دیگری باید عمدی باشد. قانون مجازات اسلامی ایران در ماده 290 جنایات عمدی را شرح میدهد. و قانونگذار در این ماده شرایطی که طی آن یک جنایت را عمدی لحاظ میکند بیان میدارد.
اما با بررسی قانون مجازات اسلامی و مواد مربوط به شرایط اعمال مجازات قصاص نفس درمییابیم. که شرایط ویژهای برای اعمال حکم قصاص نفس دختران باکره در قانون وجود ندارد. و مواد قانونی مربوط به قصاص نفس برای همه اقشار جامعه است. به بیان دیگر قانون ایران نیز که برگرفته از شرع اسلام است هیچ منعی برای قصاص و اعدام دختر باکره ندارد. و احکام مربوط به قصاص در قانون برای تمامی افراد از جمله دختران باکره صدق میکند و تفاوتی میان آنها نیست.
شبهه زوال بکارت دختر باکره پیش از اعدام چگونه شکل گرفت ؟
در سال 67 همزمان با عملیات مرصاد که با تهاجم سازمان منافقین با پشتیبانی رژیم بعث به خاک ایران صورت پذیرفت. زندانیان سیاسی که عضو این سازمان بوده به علت شرکت در عملیاتهای تروریستی دستگیرشده بودند. اقدام به ایجاد شورش در زندان و تحریک سایر زندانیان نمودند. به همین جهت امام خمینی برای کنترل اوضاع . مقابله با منافقین اعلام نمودند با زندانیان شورشی برخورد شود. با این مضمون که اگر زندانیان سیاسی عضو سازمان منافقین نسبت به مواضع و خط مشی منافقین پافشاری نمودند. حکم محاربه که اعدام است برای آنها اجرا گردد.
از طرفی تعداد زیادی از محکومین دختران جوان و دوشیزه بودند. حکم اعدام برای زندانیان زن معمولاً به ندرت رخ میداد. امام نیز در خصوص حکم اعدام دختران دستوری مبنی بر مراعات صادر کردند. و از مسئولین مربوطه خواستند در صورت پشیمانی و بازگشت محکومین از اعدام آنها صرف نظر شود. از آن زمان به بعد اعضای سازمان منافقین این مسئله را به نحوی جلوه دادند. که اسلام اعدام دختران باکره را ممنوع اعلام نمود. و اینگونه شایعه ممنوعیت اعدام دختران باکره را در جامعه مطرح کردند. و همچنین عنوان کردند که در زندانهای ایران برای آنکه اعدام دختر باکره شرعی شود به اجبار آنها به عقد یکی از عوامل زندان یا مأموران اجرای حکم درمیآورند. تا پس از زوال بکارت آنان حکم اعدام اجرا شود.
پاسخ به شبه زوال بکارت پیش از اعدام دختر باکره
همانطور که اشاره کردیم از سال 67 شایعاتی مبنی بر اینکه اعدام دختران باکره در اسلام ممنوع است. و پیش از اعدام عقد اجباری و زوال بکارت رخ میدهد. در سطح جامعه مطرح شد و اذهان عمومی را درگیر کرد. اما در پاسخ به این شبهه توجه به این نکته ضروری است. در دین اسلام اجبار در ازدواج باعث بطلان عقد ازدواج میگردد. لذا اگر زوال بکارت دختر پیش از اعدام دستور اسلام باشد با حکم ممنوعیت اجبار در ازدواج تناقض دارد و صحیح نیست. حاکم مسلمان نمیتواند چنین حکم دوگانهای بدهد.
از طرفی در شرع و قانون ما هیچ مبنا و حکمی که ممنوعیت اعدام دختر باکره را بیان کند وجود ندارد. در قوانین اسلام، آیات قرآن یا فتوای مجتهدان نمیتوانیم چنین چیزی را بیابیم. با این اوصاف اعدام دختر باکره تفاوتی با اعدام سایر محکومان به اعدام ندارد. و اگر دختر باکره مرتکب جنایت عمدی شود که حکم آن اعدام است همچون سایر محکومان حکم اعدام وی اجرا میگردد.
شرایط و نحوه قصاص دختر باکره
جهت قصاص دختر باکره همانند قصاص سایر افراد شرایط و ضوابطی باید وجود داشته باشد. که بدون وجود این شرایط اجرای حکم قصاص چه برای دختر باکره چه سایر افراد رخ نمیدهد. ماده 301 قانون مجازات اسلامی بیان میکند که قصاص افراد مانند در صورتی ثابت میگردد. که فرد مرتکب پدر یا جد پدری مجنی علیه نباشد. از طرفی بیان میکند که مجنی علیه یا مقتول باید عاقل و با مرتکب در دین مساوی باشد. تبصره این ماده بیان میکند اگر مقتول مسلمان بود و مرتکب مسلمان نباشد مانع اجرای حکم قصاص نمیشود.
پس مطابق این ماده قصاص دختر باکره زمانی اجرا میشود. که مجنی علیه عاقل و در دین با او مساوی باشد. یعنی اگر مرتکب مسلمان باشد و مجنی علیه غیرمسلمان باشد حکم قصاص اجرا نمیشود. اما اگر مرتکب غیرمسلمان باشد و مجنی علیه مسلمان باشد حکم قصاص نفس یا عضو اجرا میشود. علاوه بر آن همانطور که پیشتر اشاره کردیم جنایت باید به صورت عمدی رخ دهد. و جنایت غیرعمدی موجب قصاص نمیشود. همچنین مجنی علیه نباید مهدورالدم باشد. یعنی خون او هدر و بی ارزش تلقی نشود. این افراد تحت حمایت قانونگذار قرار نمیگیرند. لذا اگر دختر باکره مرتکب جنایت نسبت به فرد مهدورالدم شود مجازات قصاص متوجه او نمیشود.
برای اطلاع از اختیارات دختر بعد 18 سالگی کلیک کنید.
شرایط قصاص عضو
در قصاص عضو نیز مطابق ماده 386 قانون مجازات مجنی علیه یا ولی او باید تقاضای قصاص نمایند. ماده 393 همین قانون شرایط اختصاصی در رابطه با قصاص عضو بیان میدارد که عبارت است از:« در قصاص عضو، علاوه بر شرایط عمومی قصاص، شرایط زیر با تفصیلی که در این قانون بیان میشود، باید رعایت شود:
الف- محل عضو مورد قصاص، با مورد جنایت یکی باشد.
ب- قصاص با مقدار جنایت، مساوی باشد.
پ- خوف تلف مرتکب یا صدمه بر عضو دیگر نباشد.
ت- قصاص عضو سالم، در مقابل عضو ناسالم نباشد.
ث- قصاص عضو اصلی، در مقابل عضو غیراصلی نباشد.
ج – قصاص عضو کامل در مقابل عضو ناقص نباشد. تبصره- در صورتی که مجرم دست راست نداشته باشد دست چپ او و چنانچه دست چپ هم نداشته باشد پای او قصاص میشود.»
نحوه اجرای قصاص دختر باکره
با توجه به مطالب ذکرشده در این مقاله میدانیم که شرایط قصاص و اجرای قصاص دختر باکره با سایر افراد جامعه متفاوت نیست. لذا اجرای قصاص دختر باکره مانند سایر افراد بر اساس آییننامه نحوه اجرای احکام قصاص مصوب سال 1398 انجام میگردد. بعد از آنکه رأی قطعی دادگاه مبنی بر قصاص صادر شد. این رأی به همراه اصل پرونده جهت اجرا به معاونت اجرای احکام کیفری یا نزد دادستان ارسال میگردد.
قاضی اجرای احکام بعد وصول پرونده و بررسی موارد لازم، دستور ثبت آن را صادر مینماید. و بعد قاضی اجرای احکام یا رئیس یا معاون زندان در صورتی که موانع قانونی مثل بیماری جسمی یا روحی محکوم وجود نداشته باشد. حکم قصاص را در زمان معین اجرا میکنند. بنابراین اجرای حکم قصاص دختر باکره همانند سایر محکومین به قصاص است. و تفاوتی میان شرایط قصاص و اجرای این حکم میان دختر باکره و سایر محکومین نیست. لذا عقد اجباری و زوال بکارت منطبق بر شرع اسلام و قانون ایران نیست.
سؤالات متداول
بله قصاص دختر باکره ازنظر اسلام و قانون ایران ممنوعیتی ندارد.
اعدام دختر باکره تفاوتی با اعدام سایر افراد ندارد. یعنی شرایط و ضوابط و احکام آن مانند سایر اعدامها است. و شرط ویژهای برای آن تعریفنشده است.